پیش از آنکه هوش مصنوعی مولد به ترند اول دنیای فناوری تبدیل شود، داغترین واژه در این حوزه “متاورس” بود. همه، از استارتاپها گرفته تا غولهای شبکههای اجتماعی و برندهای قدیمی، بهدنبال بهرهبرداری از ایده دنیاهای مجازی بودند؛ مفهومی که تصور میشد قرار است «گام بزرگ بعدی» در فناوری باشد.
اما چه شد؟ این روزها متاورس تقریباً بیسروصدا از چشمها افتاده و بهندرت در صحبتهای مدیران فناوری یا رسانههای بزرگ خبری مطرح میشود، درحالیکه زمانی داغترین موضوع بحثها بود.
هیاهوی ایجادشده درباره متاورس، همان چیزی بود که انتظار میرفت «هیاهو». اما این سکوت امروز بهمعنای مرگ فناوری نیست. در واقع، آنچه اکنون متاورس تجربه میکند، بخشی طبیعی از «چرخه هیجان» معروف شرکت گارتنر برای فناوریهای نوظهور است؛ فناوریهایی که ابتدا بهشدت مورد توجه قرار میگیرند، سپس موج توجهات فروکش میکند و در ادامه، افراد شروع به یافتن کاربردهای واقعی و مفید از آن میکنند.
در حالی که شور و هیجان حول هوش مصنوعی مولد فعلاً سایهای بر گفتوگوهای مربوط به متاورس انداخته، دلایلی وجود دارد که باور کنیم در سالهای پیش رو، دوران طلایی دنیاهای مجازی فرامیرسد.
طرفداران متاورس، آن را بهعنوان مرحله بعدی در تکامل تعاملات دیجیتال توصیف میکنند؛ جایی که مردم میتوانند در قلمروهای سهبعدی مجازی کنار هم جمع شوند، یاد بگیرند، کسبوکار انجام دهند و مرزهای جغرافیایی را پشت سر بگذارند.
در متاورس، کاربران میتوانند در شهرهای دیجیتال گشتوگذار کنند، با اشیای دیجیتال تعامل داشته باشند، زمین مجازی بخرند و بفروشند، ساختمان بسازند، آثار هنری خود را به نمایش بگذارند، تجارت انجام دهند، با دوستان تعامل کنند و کارهای بسیار بیشتری انجام دهند. واقعاً بهجز تولیدمثل، کار زیادی باقی نمیماند که نتوان آن را در محیط مجازی شبیهسازی کرد!
کاربران متاورس از طریق آواتارهای دیجیتال نمایندگی میشوند، که میتوانند ظاهر و شخصیت خود را در آنها شخصیسازی کنند. این دنیاهای مجازی بهترین تجربه را از طریق هدستها و عینکهای واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) ارائه میدهند، اما از طریق گوشیهای هوشمند و کامپیوترهای شخصی نیز قابل دسترسی هستند.
متاورس یک فناوری مستقل نیست، بلکه بهطور فزایندهای با هوش مصنوعی و بلاکچین ترکیب میشود تا خودکارسازی، تعاملات، مالکیت زمین و اقلام دیجیتال و درآمدزایی را ممکن سازد.
اگر چند سال پیش به حرفهای مارک زاکربرگ گوش داده باشی، شاید فکر میکردی تا الان همه ما در متاورس زندگی دوم داریم! بنیانگذار فیسبوک از بزرگترین طرفداران متاورس بود، تا جایی که شرکتش را به “Meta Platforms” تغییر نام داد تا در مرکز این دنیای جدید قرار گیرد.
زاکربرگ تنها نبود؛ برندهای بزرگی مثل نایکی، گوچی و آدیداس نیز شروع به بررسی ایدههایی چون پوشاک دیجیتال، نمایشگاههای مد مجازی و فروشگاههای برند در متاورس کردند. اما این هیجانها کوتاهمدت بودند. با وجود سرمایهگذاری میلیاردی متا در توسعه متاورس، تاکنون سود چندانی از این فناوری حاصل نشده است.
یکی از دلایل این شکست، هزینه بالای سختافزارهایی مانند هدستهای VR و نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی کاربران در دنیای مجازی بود؛ مسائلی که شور اولیه نسبت به این فناوری را کاهش دادند.
هرچند هیاهو فروکش کرده، اما این میتواند اتفاق خوبی باشد. چون حالا فرصت برای آنهایی فراهم شده که واقعاً به متاورس باور دارند و میخواهند کاربردهای واقعی و ارزشمندی برای کاربران بسازند. حوزههایی مانند آموزش، بازی، سرگرمی، خردهفروشی و سلامت از جمله زمینههایی هستند که اکنون تمرکز توسعهدهندگان متاورس روی آنهاست.
تصور کن یک کلاس درس مجازی را که دانشآموزانی از چهار گوشهی جهان در آن حضور دارند.
دانشآموزان با شنیدن افسانههای یونان باستان هیجانزده شدهاند؛ با بازنمایی مجازی از زئوس، خدای آسمان، و پسر افسانهایاش هرکول، که بهخاطر قدرت عظیمش شناخته میشود.
ناگهان، یک خط زمانی روی کف کلاس ظاهر میشود؛
دانشآموزان میتوانند روی این خط از زمان حال به عقب، به گذشته قدم بگذارند و با واقعیتی جدید روبهرو شوند.
آنها وارد دنیای فرهنگ یونان باستان میشوند؛ در پسزمینهای از شهر آتن باستان و آکروپولیس باشکوه آن،
وارد بازاری شلوغ میشوند که در آن تاجران در حال فروش کالاهایی مانند مواد غذایی و شمشیر هستند.
آنها میتوانند گشتوگذار کنند، تعامل داشته باشند، تأمل کنند و یاد بگیرند.
شهری متاورسی و پیشگام که بر ارائهی تجربههای آموزشی غوطهور و تعاملی تمرکز دارد، تجربههایی که توسط هوش مصنوعی و بلاکچین هدایت میشوند.
بازدیدکنندگان میتوانند با خرید NFTها، در کلاسهای مجازیای شرکت کنند که توسط استادان مشهور جهانی تدریس میشوند
و با کلونهای هوش مصنوعی از برخی از باهوشترین معلمان تاریخ، مثل آلبرت اینشتین، لئوناردو داوینچی و کنفوسیوس فیلسوف چینی، تعامل داشته باشند.
این نمونهایست از اینکه چگونه متاورس میتواند آموزش را به یک ماجراجویی جذاب و تعاملی تبدیل کند.
صنعت بازی یکی از اولین محرکها برای ایجاد هیجان در مورد متاورس بود، و همچنان یکی از موفقترین کاربردهای آن باقی مانده است. این صنعت توانسته تجربههای فراگیرتر ایجاد کند و تعاملات اجتماعی بیشتری برای گیمرها فراهم آورد.
این ایده همچنان پابرجاست. به گفته مجله Fortune، پیشبینی میشود بازار بازی متاورسی تا سال ۲۰۳۰ به ۱۶۸ میلیارد دلار برسد. مثالهایی همچون Roblox و Fortnite قبلاً تجربههایی شبیه متاورس را در پلتفرمهای خود ساختهاند.
از سوی دیگر، جهانهای مجازی مبتنی بر بلاکچین مانند Decentraland و The Sandbox همچنان در حال جذب کاربران هستند و آنها را با فرصتهایی مانند شرطبندی، خرید و فروش زمین مجازی و دیگر فعالیتهای درآمدزا وسوسه میکنند.
ماهیّت فراگیر متاورس همچنان برای صنعت سرگرمی نویدبخش است و به مردم اجازه میدهد بدون ترک خانههایشان، از تجربههای اجتماعی لذت ببرند.
با سرمایهگذاری در دستگاههای واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)، کاربران میتوانند در کنسرتهای مجازی شرکت کنند که تقریباً به اندازه حضور واقعی در کنسرت واقعی هستند. این ایده مورد استقبال هنرمندانی مانند آریانا گرانده، Lil Nas X و جاستین بیبر قرار گرفته است.
همچنین، متاورس بستری برای تبلیغات نوآورانه نیز فراهم کرده است؛ برای مثال، در چالش “پاس بده” (Pass the Ball Challenge) شرکت فریتو-لی در جریان جام جهانی ۲۰۲۲، هواداران فوتبال میتوانستند وارد متاورس شوند، عکس خود را روی یک توپ دیجیتالی آپلود کنند و در بازیها و مسابقههای اطلاعات عمومی شرکت کنند تا جوایزی مانند NFT و محصولات برند را برنده شوند.
کاربردی حتی جذابتر ممکن است در صنعت خردهفروشی باشد؛ جایی که برندها میتوانند راههای جدیدی برای تعامل با مشتری و فروش محصولات خود ابداع کنند.
برای مثال، اپلیکیشن Letsy از ابزارهای تجسم سهبعدی محصولات استفاده میکند که به خریداران آنلاین امکان میدهد لباسها، پوشاک و اکسسوریها را بهصورت مجازی امتحان کنند و ببینند هنگام پوشیدن چطور به نظر میرسند.
با بهرهگیری از محصولات مجازی، NFT و آواتارهای شخصیسازیشده، فروشندگان میتوانند جریانهای درآمدی تازهای خلق کنند که فراتر از فروشگاههای فیزیکی و فروش آنلاین سنتی است.
متاورس همچنین میتواند به برندها کمک کند تا به بازارهای جهانی گسترش یابند بدون اینکه نیاز به ایجاد فروشگاه فیزیکی داشته باشند. برای نمونه، دنیای متاورسی Nike به نام NIKELAND درهای خود را به روی کل جهان گشوده است، به طوری که هر کسی میتواند وارد آن شود، محصولات مجازی را امتحان کند و در بازیهایی شرکت کند تا جوایز و تخفیفهایی برای محصولات واقعی نایک بهدست آورد.
نمیتوان در مورد متاورس صحبت کرد و به پیشرفت آن در صنعت سلامت اشاره نکرد. واقعیتهای مجازی میتوانند روش دسترسی به درمانهای پزشکی را متحول کنند، و مشاورههای مجازی پزشکی یکی از واضحترین کاربردهایی است که هماکنون نیز در حال گسترش است.
امروزه، برای برخی بیماران کاملاً رایج شده که با پزشک خود جلسه مشاوره مجازی رزرو کنند، جایی که میتوانند درباره علائم خود صحبت کرده و روند درمان و بهبودشان را بدون نیاز به حضور فیزیکی پیگیری کنند.
شرکت Medcare مستقر در دبی یکی از پیشگامان نوآوری در این حوزه است که اخیراً یک مرکز درمانی مبتنی بر متاورس ایجاد کرده است، جایی که هر کسی میتواند برای مشاوره با پزشکان متخصص آن مراجعه کند.
متاورس همچنین راه را برای مفاهیمی مانند جراحی از راه دور باز کرده است—جایی که جراحان متخصص میتوانند با کنترل ابزارهای رباتیک، عملهای جراحی پیچیدهای را روی بیمارانی انجام دهند که هزاران کیلومتر دورتر هستند.
دفعه بعد که کسی به شما گفت “متاورس مرده است”، شاید بخواهید او را تصحیح کنید.
حقیقت این است که متاورس کاملاً زنده است، و نوآوران در صنایع متعدد در حال تلاش سخت هستند تا آن را به بخشی جداییناپذیر از آینده ما تبدیل کنند.
ما قرار نیست تمام زندگیمان را در متاورس بگذرانیم، اما کاربردهایی که در این مقاله بررسی شد نشان میدهند که جهانهای مجازی جایگاه مشخصی در آینده خواهند داشت بهویژه بهخاطر گسترش دسترسی به آموزش و خدمات درمانی، و فرصتهایی برای تجربه محصولات و خدماتی که در دنیای فیزیکی قابل دستیابی نیستند.
یادمان نرود که وقتی اینترنت در اوایل دهه ۱۹۹۰ پدیدار شد، بسیاری آن را مدی زودگذر میدانستند. آنها نمیدانستند که دستگاههای محاسباتی بهزودی کوچکتر و ارزانتر میشوند، اطلاعات دنیا در دسترس همگان قرار میگیرد، و امکان ارتباط جهانی برای همه فراهم میشود.
به همین ترتیب، متاورس نیز پتانسیل مشابهی دارد تا روش تعامل انسانها با یکدیگر و با جهان پیرامونشان را دگرگون کند.